بزرگنمایی:
شهید مجید قربانخانی متولد مرداد ماه ۱۳۶۹ در محله یافتآباد تهران بود، تکپسر خانواده و لوتیمسلک بود که کنار پدرش در بازار کار میکرد.
به گزارش همدان خبر؛ شهید مجید قربانخانی
متولد مرداد ماه 1369 در محله یافتآباد تهران بود، تکپسر خانواده و لوتیمسلک بود
که کنار پدرش در بازار کار میکرد و سفرهخانهای نیز در محله یافتآباد داشت. وضع
مالی خوبی داشت و از این بابت همیشه به نیازمندان کمک میکرد. برخی اخلاقهای خاص و
خالکوبی روی دستش باعث شده بود او را با نام مجید سوزوکی مدافعان حرم یا حر مدافعان
حرم یاد کنند. مجید از نوجوانی عضو بسیج و بچههیئتی بود اما آنقدر وابسته به این
فضا نبود که روزی مدافع حرم شود
دوستی او با مرتضی کریمی همه چیز را تغییر
داد. این دوستی برای مجید سرآغاز یک تحول بزرگ بود، تحولی که او را به دفاع از حرم
حضرت زینب(س) در سوریه رساند و نهایتاً تا لحظه شهادت همراه مرتضی کریمی بود و با او
در یک منطقه و یک عملیات به شهادت رسیده مفقود الاثر شدند. او که عاشقانه حضرت زینب
سلام الله علیها را دوست داشت، چندی پیش از اعزامش به سوریه بهکلی تغییر کرده بود.
نمازهای اول وقت، وصیتنامهنویسی و زمزمههای عاشقانهاش از هیئت گویای این دگرگونی
بود. وقتی عنوان کرد که میخواهد به سوریه برود، کسی از نزدیکانش باور نمیکرد که او
اهل این مجاهدت باشد. اما خیلی زود راهی شد و 21 دیماه سال 94 او بههمراه همرزمانش
همچون شهید مصطفی چگینی، شهید مرتضی کریمی و شهید محمد آژند در خانطومان سوریه به
شهادت رسیده مفقودالاثر شدند.
حالا پیکر مطهر این شهید مدافع حرم بعد
از گذشت بیش از سه سال از شهادتش در سوریه کشف و هویتش شناسایی شده است.
وصیتنامه شهید مجید قربانخانی:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام عرض میکنم خدمت تمام مردم ایران.
سلام میکنم به رهبر کبیر انقلاب و سلام عرض میکنم به خانواده عزیزم. امیدوارم بعد
از شهادتم ناراحتی نداشته باشید و از شما خواهش میکنم بعد از مرگم خوشحال باشید و
گریه بر مصیبت اباعبدالله کنید. سر پیکر بیجان من خوشحال باشید که در راه اسلام و
شیعیان به شهادت رسیدم.
صحبتم با حضرت امام خامنهای؛ آقا جان اگر
صدبار دگر متولد شدم برای اسلام و مسلمین جان میدهم و از رهبر انقلاب و بنیاد شهدا
و سپاه پاسداران و همین طور بسیج خواهشمند هستم که بعد از به شهادت رسیدن من هوای خانوادهام
را داشته باشید.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
رقیه جان بر سینه میزنم که مبادا درون
آن/ غیر رقیه خانه کند عشق دیگری