گروه حماسه ودفاع - همدان خبر: سردار حسین همدانی از فرماندهان دوران دفاع مقدس در بخشی از خاطرات خود به روایتی از عملیات فتح المبین در 2 فروردین ماه 1361 پرداخته است. متن این خاطرات را در سالگرد این عملیات از نظر میگذرانید:
بعد از سازماندهی تیپ 27 محمد رسول الله (ص) برای انجام عملیات فتحالمبین شناساییها انجام شد. در زمان شناسایی مطلع شدیم که یک چوپان از اهالی روستاهای منطقه دشتعباس و بلتا بنام کریم رحیم دلیری که 10 الی 15 سالی کارش چوپانی است، خیلی خوب منطقه را میشناسد، بنده ازطرف حاج احمد مأموریت یافتم این برادر را پیدا کنم، با فرمانده سپاه اندیمشک برادر احمدی تماس گرفتیم و رفتیم، ایشان چند نفر مأمور کرد که محل او را بیابند، بالاخره در روستایی پیدایش کردیم و از او به عنوان بلدچی استفاده کردیم.
واقعاً هم همینطور بود همه شیارهای منطقه و مسیرها را بلد بود. شناساییها انجام شد و مقدمات کار فراهم گردید، لشکر 21 حمزه و سرهنگ شاهینراد فرمانده تیپ دوم لشکر و بقیه فرماندهان تیپها و گردانهای ارتش و سپاه برگزیده شدند و قرار شد تیپ 27 محمد رسولالله (ص) با تیپ دوم لشکر 21 حمزه و تیپ 58 ذوالفقارکه فرماندهاش سرهنگ علی یاری بود مشترکاً عمل کنند، یعنی یک تیپ سپاه با دو تیپ ارتش که گردانهایش ادغام شد.
تیپ دوم 215 چهار گردان داشت و تیپ 58 ذوالفقار 5 گردان درحالی که ما 9 گردان داشتیم، یک گردان هم مستقل عمل کرد که بعداً اضافه شده بود. حاج همت فرمانده محور شارویه شد و بنده فرمانده محور بلتا، محمود شهبازی فرمانده تپهچشمه و محسن وزوایی فرمانده علیگرهزد شد.
برادر وزوایی با سه گردان ادغامی ارتش و سپاه به سوی علیگرهزد رفت و تا صبح بیش ازنود قبضه توپ دشمن را گرفتند و عقبه دشمن کاملاً بسته شد و مراحل بعدش هم تا امامزاده عباس رفتند و دشمن پاتک سنگینی انجام داد و یک درگیری سخت و پرمشقت شروع شد و تعدادی از برادرهای ما هم شهید شدند و حتی بعضی از بچهها در امامزاده اسیر شدند، وقتی که ما در همان روز مجدداً به امامزاده عباس حمله کردیم، تعدادی از اسیرهای ما را که گرفته بودند، درحالعقبنشینی اسرا کنار جاده تنگه ابوغریب زنده زیرتانک گذاشته و از رویشان عبور کرده بودند، که آنها نیز به حالت کتابی به زمین چسبیده بودند حتی سرهایشان تخت شده بود و در مرحله دوم هم تیپ 27 به ارتفاعات تینه و تنگه ابوغریب حمله کرد و تا آخرین مرحله عملیات فتح المبین تیپ 27 بدون اینکه یک نقطه ضعف داشته باشد، تمام اهدافش را تصرف کرد و با توجه به مدیریتی که حاج احمد متوسلیان داشت و مجموعه فرماندهی که جمع شده بودند، مادرتیپ 27 در عملیات فتح المبین و الی بیتالمقدس ازحاج احمد، محمود شهبازی، حاج همت، رضا چراغی، عباس کریمی، دستواره، حاجیپور، وزوایی، قهرمانی، قجهای، حبیب مظاهری، بابایی و رنجبران یک مجموعه از فرماندهان قوی بودند که هر کدام از آنها فرمانده یک لشکر بودند، لذا عملیات فتحالمبین را با موفقیت پشت سرگذاشتیم.
در آغاز عملیات فتحالمبین تیپ 27 یک تیپ بینوا بود، بدون امکانات وتجهیزات ودرپایان عملیات فتح المبین یک تیپ پرازتجهیزات و امکانات زرهی و توپخانهای بود و انبارهایش پر از اسلحه، مهمات، دوربین دید درشب بود، ما قبل ازعملیاتفتحالمبین یک دوربین دید درشب نداشتیم و هر کاری کردیم آخرش هم به ما نداد وحتی بیسیم تا رده گردان هم نداشتیم و از ارتش قرض گرفتیم. درعوض پس از عملیات دهها دوربین دید درشب و بیسیم راه دور داشتیم تیپ 27 در پادگان دوکوهه انبارهایش پر از تجهیزات، امکانات، غنایم، خودرو، ماشین و وسایلی بود به نحوی که دیگر در عملیات الی بیتالمقدس هیچ مشکلاتی نبود چرا که صاحب همه امکانات بودیم.
عملیات فتحالمبین منطقه وسیعی را آزاد کرد، غنایم زیادی را بدست آورد، البته در فتحالمبین بخشی از یگانهای ما با کمبود مواجه بودند، به خصوص یگانهای سپاه که خودجوش از بین مردم بودند و بیشتر پشتیبانیشان نیز از طرف مردم بود در آن موقع سپاه حتی قادر به تأمین تسلیحات یگانها نبود، یکی از دستاوردهای عملیات فتحالمبین تجهیز یگانها بود و حتی بعضی امکانات برای توسعه یگانهای جدید هم فراهم شد، جدا از اسرایی که در عملیات داشتیم، خود این عملیات نشاندهنده یک عملیات بزرگ بود، همانطور که امام فرمودند «فتحالفتوح» صورت گرفته است و فتحالمبینی شد که امام بر بازوان رزمندگان بوسه زد.