به گزارش خبرگزاری از همدان، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
تبرک لحظاتمان با شهیدتقی اجاقی:
تقى اجاقى فرزند على‌اصغر در سال 1343 در همدان چشم به جهان گشود و در تاریخ 30 بهمن ماه سال 1364 در درگیری مستقیم با دشمن به فیض شهادت نائل آمد.
و آنچه می‌خوانیم بخشی از وصیت‌نامه شهید است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این وصیت‌نامه ها را بخوانید و دقت کنید که انسان را می‌لرزاند . (امام خمینى )
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الکافرین.
پروردگارا به ما خیر عطا بفرما و قدم‌هاى ما را استوار فرما و بر دشمنان پیروزمان گردان.
وصیت‌نامه را با یاد یگانه خالق انسان‌ها و انبیاء و امامان معصوم و حسین فاطمه که درس چگونه زیستن و چگونه شهید شدن را به سربازان خمینى آموخت و عشق او همه را به این وادى کشاند شروع می‌کنم. عشق به اوست که همه ما شهادت را مانند شیر مادر مى‌دانیم و هر یک از ما دوست داریم در رکاب حسین(ع) در عاشورا و حسین زمان 70 بار کشته شویم و باز زنده شویم.
سلام بر زینب زمان بازماندگان شهدا که با صبر خودشان آمریکا و ابرقدرت‌ها را به زانو درآورند و با پیمودن راه شهدایشان دوباره یاد و نام زینب و زین‌العابدین را زنده گردانیدند و اسلام را سرافراز کردند.
اى ملت قهرمان من راه خودم را انتخاب کردم راهى که راه حسین(ع) و عباس(ع) است، از پروردگار متعال مى‌خواهم زمانى که تمام کفر در برابر اسلام بسیج شده‌اند و تمام روزهایمان عاشورا و زمین‌هایمان کربلا و ماه‌هایمان محرم و محراب‌هایمان قتلگاه شهداى بزرگوار و کودکانى که مانند على‌اصغر حسین(ع) است که به خون خود غوطه‌ور مى‌شوند و مظلومانه به شهادت مى‌رسند و تمام جبهه‌هایمان چون جبهه‌هاى کربلاست، شهادت را به من عطا فرماید.
از خدا می‌خواهم شهادت تنها آرزوى هر بنده مخلص را نصیب من کند و مرا به آرزوى دیرینه خود برساند چون که دنیا دیگر تنگ است و مانند قفسى سر و دیوار پوشیده است دست خسته است و آماده پرواز است دنیا و قفسى که جز کارهاى فریبکارانه ندارد باید رفت، هنگام رفتن است، رفتن به دیار عاشقان به سوى الله و در این زمان و در این هنگام که رهبر ما حسین(ع) است.
از شما عاجزانه مى‌خواهم که به بزرگوارى امام فکر کنید و لحظه‌اى بیاندیشید در گذشته چه بودیم مگر نه اینکه ملتى بودیم ترسو ملتى بودیم که ما را به نوکرى ابرقدرت‌ها مى‌خواندند و اگر یک فرد خارجى به ایران مى‌آمد و همه ما را مى‌کشت باز هم جرات حرف زدن را نداشتیم و همه ممالک دنیا را کشورى نوکر مى‌پنداشتند و حالا به همت و کوشش پیغمبرگونه امام عزیزمان روح الله و همت این روحانیون بود که ما به این سعادت بزرگ رسیدیم که تمام ملل دنیا نه تنها از کشور ایران بلکه از یک فرد بسیجى حساب مى‌برند و در حیرتند که اینها چه هستند و چه ملتى هستند.
شما را به خدا به خود بیایید، این لحظه بهترین لحظه زندگى شماست به فریبکارى دنیا گوش ندهید و همه را به دور بیاندازید که زمان، زمان کمک و یارى حسین(ع) است گوش به فرمان امام باشید و ما تاریخ را اگر ورقى بزنیم هر کجا که رهبرى از امت جدا بود آن ملت شکستى خورده‌اند که دیگر نتوانستند بلند شوند.
آگاه باشید، اى جوانان خداى ناکرده نکند که جبهه احتیاج به نیروى انسانى باشد و شما کنار میدان‌ها بگردید و بى‌تفاوت باشید و در آخرت در پیش على‌اکبر حسین و قمر بنى‌هاشم خجالت‌زده شوید و روسیاه، مبادا که خداى ناکرده در رختخواب ذلت بمیرید که حسین على‌اکبر در میدان رزم شهید شدند مبادا در سرگرمی‌هاى بیهوده دنیوى و غفلت بمیرید که على در محراب عبادت شهید شد.
اى پدر و مادران نکند خداى ناکرده از آمدن بچه‌هایتان به جبهه جلوگیرى کنید و بگویید که دیگران مى‌روند. زمان زمان حسین است و نگویید که ما اگر زمان کربلا بودیم خودمان و فرزندانمان را فداى حسین مى‌کردیم.
زمان ، زمان حسین است و کربلاى دیگر. آگاه باشید اگر جلوگیرى کنید در آخرت در پیش امام حسین(ع) و خداى امام حسین روسیاه و خجالت هستید زیرا حسین، فرزندان و اهل بنى‌هاشم را هم داد و باز هم مى‌گفت راضى هستم به رضا و قضاى خدا... بالاخره آگاه باشید که فردا در محضر خدا نمى‌توانید جواب بدهید.
اى پدر و مادر عزیزم شما حق زیادى بر گردن من دارید هر چند نتوانستم در این دنیا حق فرزندى را ادا کنم امیدوارم که مرا عفو و مغفرت کنید و در آخر پیش حسین و خداى حسین روسفید باشید، مادرم افتخار کن که چنین فرزندى را در دامن خود بزرگ کردى و چنین شیرى به من دادى که هدفم آزاد ساختن اسلام و از بین بردن ظالمان است، از شما مى‌خواهم تا اینجا که صبر داشتید از اینجا به بعد هم صبر پیشه کنید و زینب‌وار باشید که خدا با صابران است، مانند مادر وهب باش که وقتى فرزند خود را در راه خدا داد وقتى سر او را آوردند گفت من چیزى که در راه خدا بدهم آن را پس نمى گیرم.
و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا
با سپاس بر خداوند متعال و عزوجل که ما را در این مسیر و زمان آفرید تا بخاطر خدا و رضاى او جهاد کنیم و مورد امتحان بزرگ خداوندى قرار گیریم که این خود جاى بسى سپاس و شکر است الحمدالله.
با درود بر پیامبر اسلام خاتم‌الانبیا محمد بن عبدالله پیام‌آور اسلام راستین و ائمه معصوم ادامه‌دهنده راه پیامبر و اسلام و هدف مبین و آخرین خورشید خاندان نبوت امام عصر و منجى عالم بشریت مهدى موعود و نایب برحقش بت‌شکن زمان امید مستضعفان جهان.
امیدوارم خدا سایه امام خمینی را تا انقلاب مهدى و در کنار مهدى از سر امت ایران و جهان کم و کوتاه نفرماید، سلام بر تمام شهدای گلگون‌کفن کربلاى خونین ایران شهیدانى که به فریاد سرور و سالار شهیدان امام حسین و عباس و اکبر ما لبیک گفته و دوباره چگونه زیستن و مردن را در تاریخ ثبت و ضبط کردند و مانند شهیدان کربلا هر کدام ماه‌ها و سال‌ها جسدهایشان زیر آفتاب و سرما در کوه‌ها و دشت‌ها و هامون ماندند و جسد آنجا مفقود شد و با خون خودشان گفتند اى تاریخ ثبت کن و اى زمان به یاد داشته باش و بنویس که ما در راه اسلام نه تنها سر بلکه از سر بهتر هم می‌دهیم و خواهیم داد.
اى ملت قهرمان و شهیدپرور ایران و اى برادران و خواهران، گرچه قابل این حرف‌ها نیستم ولى به هر صورت بر حسب وظیفه از شما مى‌خواهم که بزرگترین پشتوانه براى جبهه‌ها و دژ محکمى در برابر تمام دشمنان اسلام باشید و خداى ناکرده هیچ گونه تردیدى به خود راه ندهید و شجاعانه از اسلام و هدف حمایت کنید چه با جان چه با مال.
اسلام یعنى هدف و ما چه کشته شویم و چه بکشیم بگفته امام پیروزیم، در این موقعیت با فرستادن فرزندان خود به جبهه و انفال مالتان امتحان را خوب پس بدهید که فردا دیر است نکند خداى ناکرده از کمک و یارى کوتاهى کنید امروز روز جزاست پس هوشیار باشید قدر و منزلت این نعمت عظمى و بزرگ یعنى انقلاب و امام را بدانید که اگر ندانیم بعدا پشیمان مى‌شویم.
اگر از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیرى کنید فرداى قیامت در پیش زهراى مرضیه و زینب و خانواده شهدا روسیاه هستید و از شما شکایت مى‌کنند، شما اى مردم قهرمان از جمله خانواده‌هاى شهدا باید بگویید تا خون در رگ ماست و یک نفس باقى مانده از امام حمایت و طرفدارى صد درصد مى‌کنیم و این در خواست تمام شهدا و اسراست که امام را تنها نگذارید و همچنین یاران امام را یارى کنید که خدا اجر عظیمى به شما عطا خواهد کرد.
ننشینید و بگویید که اگر زمان امام حسین بودیم در رکاب آن حضرت مى جنگیدیم و اما زمان همان زمان است و کربلاى دوباره تکرار شده امام، حسین زمان است و اگر دیر کنید ضربه مى‌خورید و اگر بى‌اعتنا باشید مصداق همان اهل کوفه مى‌شوید.
ما در عرصه آزمایش هستیم بکوشیم و نتیجه بگیریم ان تنصرالله و ینصرکم و یثبت اقدامکم خدا را یارى کنید تا خدا شما را یارى کند، جبهه و شهادت را زندگى جاودانه خود بدانیم، شهادت یعنى زندگى دوباره و نجات یافتن از این دنیاى بر هوا و هوس و زندان تاریک، در همین جا که این وصیت‌نامه را مى‌نویسم از خداى بزرگ مى‌خواهم که اگر قابل این هستم که شهید شوم شهادت را نصیب من بکند، شهادت تنها راه آزادى از قفس تنگ و تاریک دنیاست و براى رها شدن از این زندان و آرام شدن قلب‌ها و جاودانگى.
حضور، در جبهه‌ها و صحنه‌هاى انقلاب بودن است که خدا کند من هم توانسته باشم در این دریاى عظیم قطره اى از این دریاى خروشان را با خون خودم رنگین کنم انشاءالله.
با سلام بر پدر و مادرم و برادرانم که اینگونه مرا هدایت و تربیت کردند، خیلى خوشحالم و خداى مهربان هم انشاءالله خوشحال است مرا به راهى هدایت کردید که همان راه اسلام و ائمه است، بخاطر زحماتى که براى این حقیر متحمل شدید نمى‌توانم چگونه تشکر کنم.
این را بگویم که به خاطر این زحمات مرا ببخشید از خداى بزرگ مى خواهم اجر و صبر عظیمى به شما عنایت فرماید و همیشه شما را به راه راست هدایت کند، مطیع امر امام باشید و اسلحه شهدا را به زمین نگذارید، از تو اى خواهرم مى‌خواهم که محکم مانند کوه باشى زحمات بى‌دریغ خود را در پشت جبهه کم نکنی و راه شهدا را زینب گونه ادامه دهى، مرا به بزرگى خودتان ببخشید.
از تمام دوستان و آشنایان مى‌خواهم که این بنده حقیر و گنهکار را ببخشید اگر بدى به شما کردم، از تمام اهالى مریانج مى‌خواهم که اگر در حق آنها بدى کردم به خاطر خدا و بخاطر رضاى خدا مرا ببخشید چون حق‌الناس خیلى دشوار است.
خداوند همه شما را هدایت و موفق گرداند، در آخر از شما مى‌خواهم به این وصیتنامه‌ها توجه کنید و ترتیب اثر بدهید، نباید چند روز اول فقط با اشک ریختن باشد اسلام الان احتیاج به راه شهدا و خون آنها دارد در آخر باز هم مى‌خواهم که مرا حلال کنید از خدا موفقیت و مطیع امام بودن شما را خواستارم، هیچ موقع خدا را فراموش نکنید.