** خبرگزاری گروه رادیو و تلویزیون: همیشه سریالهایی که داستانهای معمایی دارند، از درجه اهمیت بالایی نزد مخاطبان برخوردارند. داستانهایی که گرههای فراوانی سر راهشان قرار میگیرد و شخصیتهایی که تا لحظه آخر مشخص نمیشود او آدم خوبی است یا نه! اما اغلب درصد سریالهای معمایی و حتی پلیسی تلویزیون بسیار کمتر از آنچه در حد تصور است. در این سالها سازندگان به سمت سادهترین ژانر ممکن در آثار نمایشی رفتهاند و آن ژانری نیست جز ملودرامهای اجتماعی و به همین دلیل است که ذائقه مخاطبان نیز به این سمت رفته و بیشتر دوست دارند تا سریالهای عاشقانه و اجتماعی تماشا کنند و اینطور راضیترند.
اما در این میان هستند افرادی که در پی فرار از کلیشههای موجود در آثارشان هستند و ترجیح میدهند راوی قصههایی متفاوت باشند. چندی است سریالی با عنوان «بوی باران» (عروس تاریکی) از شبکه یک سیما پخش میشود. داستان این سریال از آنجا برای مخاطب جذابیت پیدا کرد که یک عروس درست در شب عروسی خود طی انفجاری در موتورخانه منزل، کشته شد! شوک بزرگی که در قسمت دوم به مخاطب وارد شد و همین باعث شد هنوز مخاطبان برای گرفتن پاسخ سوالشان این سریال را دنبال کنند. قصه «بوی باران» فارغ از اینکه از برخی کلیشههای مرسوم عبور کرده است، قصه معمایی خوبی را در ذهن مردم ایجاد کرده است. اما در این میان تعدد داستانکها و طولانی شدن قصه این سریال شاید در جایی از سرعت افزایش مخاطبان بکاهد. در همین زمینه با «محمدرضا هاشمی» بازیگر نقش شهاب و شهرزاد کمالزاده بازیگر نقش مرجان که نقشهای اصلی سریال «بوی باران» را بازی میکنند، گفتوگو کردیم.
** هاشمی: شهاب چشم و گوش مخاطب را باز میکند
** آقای هاشمی آنطور که در کارنامه کاریتان دیده میشود، شما از تئاتر به تلویزیون آمدید. این تغییر مدیوم چطور اتفاق افتاد؟
- تعدادی از بازیگرانی که در تلویزیون مشغول به کار میشوند از تئاتر به تلویزیون آمدند و من نیز از آندسته هستم. درست است که کارم را از تئاتر آغاز کردم، اما چند سالی است که در سریالهای مختلفی بازی کردم اما هیچکدام به اندازه حضورم در بوی باران دیده نشده است. زمانیکه برای بازی در بوی باران تماس گرفتند و به دفتر رفتم، یک سکانس از شهاب و آرمان را اتود زدم و همانجا بازیام مورد قبول قرار گرفت و قرارداد بستم.
** داستان این سریال از جمله داستانهای معمایی است که اتفاقا در شرایطی که اغلب سریالها به سمت عاشقانههای اجتماعی رفته، استقبال خوبی از این سریالها میشود. برای شما که ایفاگر نقش شهاب بودید چه گزینهای در وهله اول اهمیت داشت؟
- بیش از هر چیز ملودرام بودن این سریال برایم جذابیت داشت و اینکه شخصیتها اغلب سیاه و سفیدند و حالا کمی تاشهای رنگی هم پیدا میکنند که جذاب شود. اگر معمایی بودن و داستان پرکشش در قصه «بوی باران» به خوبی درآمده باید از عباس نعمتی، عباس ریاحی و صنم کاظمی تشکر ویژهای کرد و اگر دست شخصیتهایمان دیرتر رو میشود در راستای جذابیت برای مخاطب است.
** تعدادی از کاراکترهایی که در بوی باران بازی میکنند، نقشهای متفاوتی هستند که شاید تا به حال سازندگان در تلویزیون کمتر به سمت این تیپ نقشها رفتهاند.
- نقش شهاب از جمله نقشهای ساختار شکن در این سریال است که از کلیشههای مرسوم در نقشهای ملودرام سریالهای تلویزیونی به دور است و سیاه و سفید نیست. او تحت تاثیر مواد روانگردان رفتارهایی از خود بروز میدهد و علاوه بر این شما میتوانید این کاراکتر را رنگی هم ببینید. در نقدی خواندم که گفته بودند ممکن است شخصیت شهاب برای مخاطب جذاب نباشد و دلِ او را بزند و هیچوقت از او خوشش نیاید! اما من باید بگویم این شخصیت نوشته شده تا چشم و گوش مخاطب را درباره اتفاقهایی که پیرامونش افتاده باز کند و به او بفهماند تحت تاثیر چیزی بودن چه اتفاقی را پدید میآورد؟ و از معایب استفاده از مواد روانگردان به مخاطب اطلاعاتی را بدهد و در کل این موضوع که معضل اجتماعی این روزهای جامعه ما است را آسیب شناسی کند.
** در قسمتهای ابتدایی بوی باران، دو بازیگر نقش شهاب و آرمان در سکانسی به استفاده از مواد مخدر مشغول بودند و بعد از آن هم دقیقا این را دیدیم که چه رفتاری را از خود بروز دادند. فکر میکنید خط قرمزهای تلویزیون در این باره تغییر کرده است؟
- خیلی خوشحالم که تلویزیون گامی در این جهت برداشته و این سکانسها را از سریال حذف نکرد و تمام آن را پخش کرد. بالاخره باید مرجعی وجود داشته باشد که هشداری درباره برخی آسیبهای اجتماعی به مردم بدهد و به آنها بگوییم که چنین مسائلی هم در جامعه وجود دارد و از این طریق میشود جلوی آنها را گرفت. شاید در مورد این سکانسها خط قرمزهایی را رد کرده باشیم، اما از سیاستهای جدید تلویزیون بسیار خوشحالم و به تازگی تلویزیون برایم جذابتر از قبل شده است، چراکه به مسائلی ورود میکند که تا به حال ورود نکرده است.
** به طور حتم حضور شما در این سریال در کارنامه کاریتان تاثیر به سزایی دارد.
- بله درست است چراکه اولین کار جدیام در حوزه تصویر است که مردم مرا با این کار شناختند. همین جا لازم است از آقای تخت کشیان، معظمی و نعمتی تشکر ویژهای داشته باشم و از همه مهمتر از مدیران تلویزیون تشکر میکنم که اجازه ساخت این سریال را به ما دادند. بازی من در نقش شهاب مهمترین نقشی بود که در این سالها بازی کردم و از خدا سپاسگزارم که در این مسیر حامی اصلی من بود.
** در این مدت که از پخش سریال میگذرد بازخوردهای منفی و مثبتی هم داشتید؟
- در شبکههای مجازی بازخوردهای بسیار خوبی گرفتم و همه از این کار تعریف کردند. اما تعریف کردن خطرناک است و باعث میشود شما در همان نقطهای که هستی بمانی. از طرفی حرف جالبی از مردم شنیدم و آن اینکه گفتند ما وقتی شهاب را میبینیم دوست داریم بکشیمش، اما شما را دوست داریم و این یعنی اینکه مردم مرز شخصیتی بین من و شهاب را متوجه شدهاند و جای خوشحالی دارد که مردم ما اینقدر فهیم هستند و میتوانند شخصیت یک بازیگر را از نقشی که بازی میکند، متمایز کنند.
** نوع روایتی این سریال به گونهای است که تعدادی از کاراکترها شخصیتهایی پر از گره دارند و هر چق قصه جلوتر میرود این گرهها باز نمیشود. آیا شخصیت شهاب در قسمتهای آینده برای مخاطب رو میشود؟
- بله سریال بوی باران سریال معمای است که اتفاقا به خاطر داشتن این ویژگی توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند. درباره سوالتان هم باید بگویم اغلب گرههای داستان تا قسمت50 باز میشوند و 10 قسمت باقیمانده به باز شدن گرههای پایانی داستان برمیگردد. با توجه به اطلاعاتی که از پایانبندی سریال دارم، خط داستانی «بوی باران» در قسمتهای پایانی تغییر میکند.
** یکی دیگر از موضوعهایی که در قصه این سریال به شدت دیده میشود، وجود داستانکهایی در کنار داستان اصلی است. تا اینجای کار همه چیز طبیعی و روی روال است اما در قسمتهای میانی تعدد داستانکها به شدت زیاد شده تا جایی که خط قصه اصلی رها شده و مخاطب آن را فراموش کرده است.
- درست است تعدد داستانکها که در کنار داستان اصلی اتفاق میافتد بسیار زیاد است، اما خب همه اینها نیز هدفمند است و نویسنده بر اساس مهندسی که در ذهنش وجود داشته دست به چنین کاری زده است. اما از طرفی این خصیصه از قصه «بوی باران» شبیه به برخی سریالهای پرمخاطب خارجی چیده شده است. علاوه بر این سریال «بوی باران» بازیگرهای فراوانی دارد و باید قصه را طوری طراحی میکردند که هر بازیگر سکانسهای قابل قبولی را ایفا کند. در نهایت دوست دارم بینندههایمان این را بدانند که خیلی زود به روند اصلی قصه و آنچه منتظرش بودند؛ برمیگردیم.
** به عنوان فردی که بازیگری دغدغهاش بوده برای علاقهمندان به این حرفه توصیهای دارید؟
- بسیاری از علاقهمندان به بازیگری سوالهایی از من میپرسند که دوست دارم در اینجا پاسخ دهم. اول و آخر همه کارهایتان فقط خدا و بعد تلاش خودتان را در نظر بگیرید و با امید به خدا ادامه راه برایتان به راحتی باز میشود و میتوانید تواناییهایتان را نشان دهید. من نیز هر چه در زندگیم دارم از خدا و ائمه بوده و در انتخابم در سریال «بوی باران» هم لطفشان شامل حالم شد.
** در این مدت و بعد از پخش «بوی باران» پیشنهادی داشتید؟
- به تازگی و بعد از بازی در این سریال پیشنهادهای بسیاری در تصویر و تئاتر داشتم که ترجیح میدهم با صبر و درایت بیشتری انتخابهایم را انجام دهم.
** کمال زاده: «بوی باران» مخاطب را شگفت زده میکند
در بخشی دیگر از این گزارش، «شهرزاد کمالزاده» بازیگر نقش «مرجان» در این سریال با اشاره به اینکه هنوز مشغول بازی در این سریال است،گفت: حدود دو سال مشغول بازی در این سریال هستیم و به دلیل اینکه سریالی 70 قسمتی است، این پروسه کمی طولانی شد و این روزها نیز روزهای پایانی تصویربرداری را میگذرانیم.
وی با اشاره به ساختار این سریال، نیز بیان داشت: ساختار قصه طوری است که هر چه جلوتر میرود اتفاقها جالبتر شده و مسیرها تغییر میکند و قطعا وجود بازیگرهای خوبی مثل خانم رویا نونهالی و آقای رضا کیانیان نیز در جذابیت سریال تاثیرگذار است.
این بازیگر ادامه داد: قصه و داستانکهایی که در کنار قصههای اصلی وجود دارد به خودی خود جذابیتهایی را برای مخاطب ایجاد میکند و اینکه مخاطب نمیتواند ادامه سریال را حدس بزند، از محاسن کار است. همیشه به کاراکترهای خاکستری علاقه فراوانی دارم به این دلیل که هیچ وقت هیچ آدمی را سیاه و سفید مطلق نمیبینم. شاید در جامعه و دور و اطرافمان شخصیتی شبیه به مرجان را کم ببینیم اما باید این را در نظر گرفت که قرار نیست همه کاراکترها صد در صد منفی یا مثبت باشند. شاید آدمها بنا به شرایطی که در آن قرار میگیرند و یا به خاطر تک تک گرههایی که در گذشته برایشان وجود داشته است، دست به یکسری ناهنجاریها میزنند و به بیراهه میروند.
بازیگر سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» درباره شخصیت مرجان که مخاطب را به چالش میکشد، گفت: شخصیتهایی مثل مرجان را خیلی دوست دارم و دلم میخواهد کاراکترهایی بازی کنم که از جنس مردم جامعه باشد، اما شخصیتهای این چنینی که مخاطب را به چالش میکشد و به بازیگر قدرت تامل و تفکر را میدهد را نیز میپسندم.
وی در ادامه نیز بیان داشت: زمانیکه با این سریال قرارداد بستم هنوز فیلمنامه کامل نشده بود اما چون از سرنوشت کاراکترها خبر داشتم، خیالم راحت بود. برخی تغییرات مربوط به تعدادی از شخصیتها در خلال قصه بوجود آمد و شخصیتها پررنگ و کمرنگ شدند.
کمالزاده درباره وجود معماهایی که در سریال و برخی شخصیتها وجود دارد، نیز عنوان داشت: نویسندههای این سریال بسیار هوشمندانه عمل کردند. مرجان شخضیتی است که خیلی گریه نمیکند و در مواجهه با اتفاقهای متفاوت مقداری سرد است. این نقش از قبل دراماتیزه شده بود و این را میدانستیم که کلیت شخصیت قرار است چه طور اتفاق بیفتد و در نگارش نیز همین را جلو بردند.
وی درباره اینکه آیا این شخصیت در خلال تصویربرداری دچار تغییراتی شد؟ گفت: سرپرست نویسندهها و کارگردان سعی کردند که کاراکتر مرجان دستخوش تغییرات نشود. اما چیزی را اجرا کردیم که عینا نوشته شده بود، شاید برخی دیالوگها جابه جا شدند، اما به ماهیت اصلی قصه لطمهای نخورد.
این بازیگر درباره حضور خود تا قسمت پایانی در این سریال نیز بیان داشت: مرجان تا قسمتهای پایانی بازی دارد و از قسمت 30 به بعد جریانها بهتر میشود و کاراکترهای کمرنگ مثل مرجان، نمود دیگری پیدا میکنند و با ادامه قصه شخصیت او پررنگتر شده و مخاطب سورپرایز میشود.
وی درباره اینکه قصه سریال به کندی پیش میرود، نیز گفت: مجموعههایی که به لحاظ تعدد قسمت بالا است و بازیگران زیادی هم دارد شاید در برخی قسمتها ریتم کندتری داشته باشد، اما قطعا دلیلی داشته است. تا الان نویسنده معرفی کاراکترها را به عهده داشته و از قسمت سی به بعد روند قصه تغییر میکند و قطعا تفکری پشت این بوده است. از طرفی در کنار ریتم کند برخی از قسمتها، در تعدادی قسمتها به دلیل معرفی شخصیتها ریتم کندی داشتیم.
به گزارش فارس، سریال «بوی باران» به کارگردانی محمود معظمی و تهیه کنندگی محمدرضا تختکشیان با بازی رضا کیانیان، رویا نونهالی، نرگس محمدی، شهرزاد کمال زاده، محمدرضا هاشمی، سپیده خداوردی و ... هر شب از شبکه یک سیما پخش میشود.
http://hamadankhabar.ir/fa/News/2530/معماهای-«بوی-باران»-سرجایشان-طرح-میشوند-آسیبشناسی-استفاده-از-مواد-روانگردان-در-یک-سریال