ماجرا به قدری هولناک و تاسف آور است که هر ایرانی باید چند بار آن را مرور کرده تا باور کند یک مسئول دولتی در رفتاری ترامپگونه مهاجران را تهدید به اخراج میکند. این مسئول دولتی هر بار هم با اضافه کردن چند کلمه احترامآمیز به افغانستانیهای حاضر در ایران سعی دارد تا این توهین آشکار خود را در زرورقی از کلمات انساندوستانه بپوشاند اما رفتار ضدانسانی و ضداسلامی او آنقدر دردناک است که فقط عذرخواهی و استعفای وی میتواند آن را تا حدودی جبران کند.
به گزارش همدان خبر؛ عراقچی معاون محمدجواد ظریف که قبلا در کارنامه خود حماسه ساختگی پرتاب خودکار به سمت کری را ثبت کرده و با وعدههای غیرواقعی به مردم موجب تنفر جمعیت فراوانی از ایرانیها شده است دیشب در رسانه ملی حاضر شد و در رفتاری نژادپرستانه افغانستانیهای حاضر در ایران را تهدید به اخراج کرد.
وی در پاسخ به سوال مجری که پرسید: «غیر از قضیه هستهای ممکن است از ابزارهای دیگر برای فشار بر اروپا استفاده کنید؟» عراقچی در این خصوص حضور مهاجران افغانستانی در کشور را هزینه دار معرفی کرد اینگونه پاسخ داد که: « ممکن است یک روزی به نقطهای برسیم که نتوانیم هزینهها را تأمین کنیم و در آن صورت ممکن است از برادران و خواهران افغان خواهش کنیم که لطفا ترک کنند. به کشور خودشان برمیگردند، به کشورهای دیگری خواهند رفت، طبیعتا انتخاب با خودشان است. نمیخواهم تنش یا نگرانی در بین اتباع افغان ایجاد کنم، ولی میخواهم صحنه را ترسیم کنم. اگر آمریکا بخواهد به سیاست تحریم ادامه دهد، ما در موقعیتی قرار میگیریم که ممکن است مجبور شویم، به لحاظ انسانی نمیخواهیم چنین کنیم و تا جایی که مجبور نشویم انجام نخواهیم داد، ولی اگر مجبور شویم مسئولیت آن به عهده آمریکا و کشورهای دیگر خواهد بود. بحران در افغانستان را ما ایجاد نکردیم، ما قربانی بحران در افغانستان هستیم، بحران در این کشور را کسانی ایجاد کردند که طالبان و گروههای تروریستی را آفریدند و تامین مالی کردند و این بلا را سر مردم افغانستان آوردند خودشان باید هزینهها را متقبل شوند، اینگونه نیست که ایران باید هزینهها را پرداخت کند.»
این ضعیفکشی یادآور اقدام رئیس جمهور منفور آمریکاست که مهاجران را مقصر وضعیت اقتصادی آمریکا معرفی کرده بود و مانع از ورود آنها شده و جنایت های فراوانی را در حق مهاجران انجام داد.
غرب گرایان که سال هاست تمام سرمایه های کشور را برای خوشامد غربی ها و به امید بهبود اوضاع اقتصادی از طریق مسائل سیاسی و سیاست خارجی به تاراج گذاشته اند حالا به سراغ محبوبیت و جایگاه رفیع ایرانیها نزد کشورهای همسایه رفته اند. آنها که قبلا مولفه بازدارندگی کشور را با بتن ریزی در صنعت هستهای کشور سست کردهاند حالا در اقدامی فجیع به سراع قدرت نرم کشور و نفوذ آن در دل مستضعفین رفته اند تا دستاوردهای فرهنگی و تمدن ساز کشور را ویران کنند.
البته عراقچی توجیهاتی را هم که بی شباهت به توجیهات سیاست های ترامپ علیه مهاجران نیست مطرح کرد. او این اقدام احتمالی را به عنوان تهدید غرب مطرح کرد و با ذکر این نکته که ایران نباید هزینه اشغالگری آمریکا در افغانستان و سایر کشورها را بدهد دست به حساب و کتابی زد تا نشان دهد حضور مهاجران در ایران هزینه های فراوانی در دست دارد: « بیش از 2 میلیون فرصت شغلی را برادران خوب افغان در ایران اشغال کردهاند و 3 تا 5 میلیارد یورو در سال از کشور ما خارج میکنند. حدود 468 هزار دانش آموز افغان در مدارس ایران به صورت رایگان تحصیل میکنند و هر دانش آموز در سال به صورت متوسط برای ما 600 یورو هزینه دارد. بیش از 23 هزار دانشجوی افغان در ایران مشغول تحصیل هستند، با کمال میل آنها را آموزش میدهیم، ولی این آموزشها هزینه دارد هر دانشجو نزدیک 15 هزار یورو در سال هزینه دارد. از خدمات درمانی بهرهمند میشوند، برادران و خواهران ما هستند و با کمال میل پذیرای آنها هستیم، ولی برای ما هزینه دارد. سوبسیدها و ...، نوش جانشان هر چقدر بتوانیم ادامه خواهیم داد. ولی وقتی تحریمهای آمریکا اثر کند و منابع مالی ایران محدود شود و فروش نفت به صفر برسد، وقتی درآمدهای نفتی ما کم شود، البته موفق نخواهند شد و فروش نفت ما به صفر نخواهد رسید. باید بدانند وقتی این سیاستها را اجرا کنند، به همین خاطر ایران مجبور است سیاستهای ویژهای را برای اقتصاد خود اتخاذ کند»
این تهدید نفرت انگیز عراقچی در حالی است که او و همکارانش دست ایران در چانه زنیهای هستهای را خالی کردهاند و ناتوان از اداره کشور ظرفیتهای بزرگ ایران در دور زدن تحریمها را نادیده میگیرند. وزارت خارجه به جای تهدیدهای هزینه ساز می تواند با فعال کردن دیپلماسی اقتصادی با کشورهای همسایه و شرق و همچنین دور زدن تحریمها و ایجاد پیمان های دو جانبه به راحتی خلا ایجاد شده ناشی از تحریمهای ظالمانه را جبران کند اما هنوز هم به این فکر میکند که چگونه می تواند اقتصاد کشور را با همراهی اروپا اداره کند. قبلا هم بارها وزارت خارجه در یک بی سلیقگی آشکار برجام را باعث امنیت اروپا معرفی کرده بود تا آنها را از تبعات خروج احتمالی ایران از برجام بترساند و باعث شود آنها به برجام پایبند بماند. با این وجود این نگاه کاریکاتوری به تصمیمگیران و شیوه تصمیمسازی اروپا هرگز پاسخ نداده اما وزارت خارجه اصرار دارد تا این راهبرد غلط، نفرتساز و تفرقه انگیز را پیگیری کند.
فارغ از نگاه نژاد پرستانهی غربگرایان این مساله می تواند چالش های امنیت ملی ایجاد کند که تبعات آن برعهده وزارت خارجه است.
آمارهای خلاف واقع عراقچی
آمارهای اقتصادی که عراقچی از کارگران افغانستانی داده است نیز خود حکایت از واقعیت ندارند. قبلا علیرضا خدابخشی کارشناس اقتصادسیاسی در این خصوص نوشته است: طبق گزارش سرشماری نفوس و مسکن 1395 که از سوی مرکز آمار ایران انتشار یافتهاست 1 میلیون و 584هزار نفر از جمعیت کل ایران را اتباع افغانستانی تشکیل میدهد. از این تعداد 850 هزار نفر مرد هستند و حدود سیصد هزار نفر از این مردان زیر 15 سال سن دارند و قادر به کار کردن نیستند. به عبارت ساده تر با فرض شاغل نبودن زنان افغان در ایران – که با اقتضای فرهنگی اتباع این کشور سازگارتر است- و با فرض شاغل نبودن افغان های زیر 15 سال، تنها 550 هزار تبعه افغان در ایران شاغل هستند که در امار رسمی انعکاس یافته است.
مشهور اشتباهی در ایران فرض گرفته می شود که اگر فرضا 500 هزار افغانی شاغل از ایران خارج شوند به همین میزان فرصت شغلی برای کارگران ایرانی ایجاد می شود! افغان ها در ایران اگر فرصت شغلی را اشغال کرده اند فرصت شغلی هم ایجاد کرده اند. اکثریت قریب به اتفاق افغان هایی که در ایران به صورت خانوادگی زندگی می کنند یا پس اندازی ندارند یا اگر هم پس اندازی دارند ان را به عنوان بخشی از رهن خانه در اقتصاد ایران سرمایه گذاری کرده اند. به عبارت ساده تر وقتی یک خانواده افغان همه درامد ماهیانه خود را در ایران هزینه یا سرمایه گذاری کند به همان میزان موجب ایجاد اشتغال و همچنین بزرگترشدن حجم یا اصطلاحا کیک اقتصاد ایران شده است.
خروج افغان های متاهل از ایران، بهره وری سرمایه خصوصا در بخش مسکن را کاهش خواهد داد. بخش زیادی از خانه هایی که افغانها در ان ساکن هستند -به خصوص در روستاها- و برای ان اجاره پرداخت می کنند در صورتی که از سکونت انان خالی شود توسط شهروندان ایرانی پر نخواهد شد. این خانه ها یا در مناطق خاصی هستند و یا از مصالح و در کیفیتی ساخته شده اند که ایرانی ها تمایل به سکونت در ان ندارند. ان دسته از خانه هایی که افغان ها در ان ساکن هستند و به لحاظ کیفی قابلیت سکونت توسط ایرانیان را دارد پراکندگی جغرافیایی ندارد و عموما در مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ و به صورت متمرکز قرار دارد. این حالت موجب می شود که در صورت تخلیه به یکباره این مناطق امکان جایگزینی به یکباره ایرانیان در ان وجود نداشته باشد.
http://hamadankhabar.ir/fa/News/1418/لیبرالها-جربزه-مدیریت-کشور-را-ندارند-به-ضعیفکشی-رو-آوردند-عراقچی-فشار-آمریکا-بیشتر-شود-افغانستان