چرا به هر ساز دشمن می‌رقصند؟
دوشنبه 16 ارديبهشت 1398 - 00:03:02


#جعفر_بلوری

چرا گاهی استدلال کردن برای یک عده «بی‌فایده» است؟ هرچه دلیل و منطق می‌آوری، اظهارات گذشته‌اش راجع به موضوعی را که حالا، خلاف آن ثابت شده جلوی رویش می‌گذاری، بی‌تاثیر استمسیر را غلط رفته، تبعات آن را هم می‌بیند اما بر ادامه مسیر غلط اصرار ورزیده و همچنان مرغ یک پا دارد

برای یافتن پاسخ با یکی از دوستان روانشناس تماس گرفتیم. پاسخ جالب بود:«این نوع افراد دارای شخصیت «خودشیفته» هستند. آن هم از نوع بدخیم... بنابراین بخشی از این پاسخ در شخصیت فرد نهفته است. حین بحث‌های سیاسی با برخی دوستان و آشنایان، قطعا شما هم با چنین شخصیت‌هایی روبه‌رو شده‌اید. هرچه استدلال می‌کنید بی‌فایده است و پاسخ‌های آن‌ها بی‌ربط و غیرمنطقی...

برخی رسانه‌ها و تریبون‌های نزدیک به دولت خودمان این روزها درباره کارنامه خالی‌شان و شرایطی که بر کشور تحمیل کرده‌اند، چه می‌نویسند و چه می‌گویند؟ وضعیت اقتصادی را می‌بینند، آرایش نظامی دشمن را که حاصل انفعال عده‌ای در کشور بوده شاهدند. اما، نه تنها حاضر نیستند تغییری در برنامه‌های شکست‌خورده‌شان ایجاد کنند بلکه، آسمان را به زمین می‌بافند تا القاء کنند، همه مقصرند جز خودشان! دشمن علنا از براندازی می‌گوید و این‌ها با همان دست‌فرمان «دیپلماسی لبخند در برابر دیپلماسی تهاجمی» ادامه می‌دهند! تا جایی که واشنگتن پست نتیجه گرفت، علت هجمه‌های پی‌در‌پی ترامپ علیه ایران این است که پاسخ محکمی از سوی ایران نمی‌بیند.

چرا برخی به رغم مشاهده بازخورد سیاست‌های غلط باز هم بر مسیر غلط اصرار دارند؟ چرا به رغم جری شدن دشمن باز هم تلاش می‌کنند در قالب استانداردهای فکری مضحک و ساخته‌شده برای جهان سومی‌ها حرف بزنند؟ باید در منظومه فکری این طیف کاوش کرد و دید در کلاس درس چه کسانی نشسته و چه آموخته‌اند.

به جز تیپ شخصیتی، شناسایی نوع تفکرات سیاسی فرد و جریانی که به آن تعلق خاطر دارند نیز می‌تواند در یافتن پاسخ به ما کمک کند. یعنی چون به یک جناح سیاسی خاص تعلق خاطر دارد، ترجیح می‌دهد، «نفهمد». 

حس رهاشدگی این روزهای بازار، تداعی‌کننده تفکرات اقتصادی جریانی است که معتقد به نظریه «بازار آزاد» و «دست نامرئی» است. اما نهبه نظر می‌رسد این جریان «لیبرال» هم نیستندهمین آدام اسمیت معتقد است، دست نامرئی در جامعه‌ای کارایی خواهد داشت که از رقابت کامل برخوردار باشد! فرض بگیریم این نظریه بی‌نقص است. آیا چنین شرایطی در کشور وجود دارد؟ اگر ندارد، چرا بدون برنامه و بی‌مطالعه به دنبال کپی‌برداری ناشیانه از غرب هستند؟ پاسخ روشن است.بخشی از این جریان، صد درصد غربگراست. همین! فقط غربگراست. بدون اینکه حتی از غرب چیزی بداند. درست مثل سید حسن تقی‌زاده...

پس یکی دیگر از دلایل این است که در برخی جریان‌های سیاسی نزدیک به دولت، غربگرایانی حضور دارند که قطب‌نمایشان همیشه و در همه حال «غرب» را نشان می‌دهد. چه دلیلی برای غربگرایی این عده محکم‌تر که، غرب با هزار زبان می‌گوید به من اعتماد نکن، اما آنها دست‌بردار نیستند.

شاید هم از روی ناچاری است. وقتی همه امتیازها را داده و حساب این را نکرده باشی که حریف ممکن است بدعهدی کند، چاره‌ای نمی‌ماند جز دویدن به دنبال بدهکار! می‌گویند «وقتی مالت دست بدهکار است، مجبوری به هر ساز او برقصی

شاید هم بحث لج و لج‌بازی در میان است. یا حتی به خاطر اینکه، اعتراف به ‌اشتباه را به منزله «پذیرفتن شکست» تلقی می‌کنند و پذیرش شکست هم «جرئت» می‌خواهد. ممکن است حتی دلیل اصرار بر خطا،‌ اشتباه محاسباتی باشد. مثلا بگویند: «چون ترامپ آمد اوضاع به هم ریخت، ترامپ که برود اوضاع بهتر می‌شود

ظالمانه‌ترین و بیشترین تحریم‌ها را دموکرات‌ها علیه ما تحمیل کرده‌اند. دموکرات‌هایی مثل اوباما با حیله‌گری و جمهوری‌خواه‌هایی مثل ترامپ با حماقت و وحشیگری، هر دو دشمنی خود با ایران را به اثبات رسانده‌اند.

جان کلام در سند 2030 که فصل مهمی از آن به آموزش‌وپرورش اختصاص دارد، این است که نظام آموزشی باید جوری تنظیم شود که فلسفه، سبک زندگی و مفهوم حیات بر اساس مبانی غربی به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود... غربی‌ها انتظار دارند معلمانِ متدین ما که علاقه‌مند به آینده کشور هستند، در کلاس درس خود برای آنها سرباز تربیت کنند، تا دانش‌آموز ما سرباز و رعیت همان وحشی‌های کراوات‌زده ظاهرسازی شود که به راحتی آدم می‌کشند.
امام خامنه‌ای


http://hamadankhabar.ir/fa/News/1403/چرا-به-هر-ساز-دشمن-می‌رقصند؟
بستن   چاپ